-
به یاد گرگ...
چهارشنبه 8 آذرماه سال 1385 14:47
پیش درآمد تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم *** باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه. سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام، آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم، و من اندیشه کنان غرق این پندارم که...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 فروردینماه سال 1385 18:59
سال نو مبارک.
-
سادست؟!؟
سهشنبه 15 آذرماه سال 1384 18:54
ساده است نوازش سگی ولگرد، شاهد آن بودن که چگونه زیر غلتکی میرود و گفتن که سگ من نبود. ساده است ستایش گلی، چیدنش و از یاد بردن که گلدان را آب باید داد. ساده است بهره جویی از انسانی، دوست داشتنش بیاحساس عشقی، او را به حال خود نهادن و گفتن که دیگر نمیشناسمش. ساده است لغزشهای خود را نشناختن، با دیگران زیستن به حساب...
-
باز هم تاخیر و باز ادعای شرمندگی ولی این بار ...
سهشنبه 15 شهریورماه سال 1384 17:33
آتش منجمد ، چه پرمعنا ، چه بی مفهوم... تو چه اندیشیدی؟ - تعبیری بی سر و ته! - نامی انتخابی نامی اتفاقی! - پارادوکسی زشت یا زیبا! - گاه عاشقی دل شکسته! - این یعنی اجماع نقیضین! - مگر آتش هم منجمد می شود! هرگز با خود اندیشیده ای گاه می شود از نور دیواری ساخت بس مستحکمتر از فولاد؟ هرگز با خود اندیشیده ای گاه می شود در شب...
-
ترانه های باران...
یکشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1384 18:14
یه شعر فوق العاده زیبا از مورچه کوچولوی عزیزم : شب لخت بی ستاره شب ابری زمستان شب سایه های تنها و ترانه های باران من و این مداد کوچک ونوشته های خیسم من ونامه ی بلندی که به ابر می نویسم و کتاب خاطراتم پر ابرهست و باران وخزان من بهار است و بهار من زمستان وچقدر دوست دارم که به آسمان بخندم وبه ابرهای کوچک همه عمردل ببندم...
-
سلام
چهارشنبه 24 فروردینماه سال 1384 16:21
این متن پر محتوا رو دوست عزیزمون GLX برای ما فرستادن ازشون ممنونم که به ما لطف دارن : سلام! از حال من اگر خواسته باشی، هوای دلکم سخت ابریست. چند روزیست انگشت به دهان، مات مانده ام به نبرد خیس و خونین میان این ابرهای سفید و سیاه، چند ساعتی اولی پیروز است و تا توان دارد می بارد، چند ساعت بعدی آسمان دلم کیپ تا کیپ پر می...
-
ستاره...
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1384 20:29
ای ستاره ها که از جهان دور چشمتان به چشم بی فروغ ماست نامی از زمین واز بشر شنیده اید؟ در میان آبی زلال آسمان موج خون و آتشی ندیده اید؟ این غبار محنتی که در دل فضاست این دیار وحشتی که در فضا رهاست این سرای ظلمتی که آشیان ماست در پی تباهی شماست گوشتان اگر به ناله ی من آشناست ازسفینه ای که میرود به سوی ماه از مسافری که...
-
عید باستانی مبارک!
شنبه 29 اسفندماه سال 1383 15:25
«روزی ما کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد ومهربانی،دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است و تنها ،دل برای زندگانی کافیست. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است.روزی که هر لب ترانه ایست ،تا کمترین سرود بوسه باشد.» واین روز به اعتقاد من و تو وتمام ایرانیانی که ایران را به خاطر ایران بودنش وبه خاطر اینکه...
-
اهر ...
دوشنبه 7 دیماه سال 1383 17:58
بالاخره یه تعداد از عکس هایی که قولش رو داده بودم آماده شد. البته آماده شد که چه عرض کنم . چون دوربینم اینجا نبود مجبور شدم با وبکم عکس بگیرم برا همین کیفیت عکس ها تعریفی نداره. بالاخره من شرمندم. به خوبی و بزرگی خودتون ببخشید. البته عکس ها کامل نیستن در اولین فرصت عکس هایی از دانشگاه و جاهای دیگرم میزارم در وبلاگ....
-
Coming soon ...
یکشنبه 29 آذرماه سال 1383 00:07
آذری جماعت سرش بره زیر قولش نمیزنه. به بعضیا قول داده بودم یه عکس هایی تو وبلاگ بزارم ولی تا حالا نتونستم. باور کنید از اون موقع تا امروز اصلا وقت وبلاگ نوشتن نداشتم . بعد اون مطلب قبلی رفتم اهر ودیروز دوباره بر گشتم خونمون ولی بهتون قول میدم حداکثر تا 10 روز دیگه عکس ها تو وبلاگ باشه. داشتم فکر می کردم چی بنویسم؟ از...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 26 آبانماه سال 1383 17:24
با نام و یاد یگانه یاور مهربان : " کلمات طلایی درهای آهنین را می گشاید " ضرب المثل ترکی سلام خیلی خوشحالم که بعد از 8 ماه دوباره می تونم در خدمتتون باشم وبراتون مطالبی رو بنویسم که شاید پربار نباشن ولی سرشار از دوستی ها و محبت های شما همراهان همیشگی این وبلاگ هستن. امیدوارم با تلاش های ما و همراهی های شما عزیزان شاهد...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1383 17:08
*** Zeit zum leben *** Ich wünsche dir nicht alle möglichen Gaben Ich wünsche dir nur, was die meisten nicht haben Ich wünsche dir Zeit, dich zu freien und zu lachen und wenn du die nützt, kannst du etwas daraus machen ich wünsche die Zeit für dein Tun und dein Denken nicht nur für dich selbst, sonder auch zum...
-
Für alle kleinen Prinzen, die auf dieser Erde unterwegs sind!!!
دوشنبه 11 خردادماه سال 1383 14:43
Die Menschen behaupten, das sei ein Schutz und nur zu unserem Besten. Aber was auch immer sie behaupten, ich bin der überzeugung sie tun es nur, um uns zu beherrschen. Der Mensch ist ein seltsames Wesen.Er duldet um sich nur Untertanen, .auch bei seinesgleichen
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1383 22:27
آدم این خدای آسمونیه سابق زمین، تمامه زندگی خاکیه امروزش رو از یک اشاره داره،از یه راز، از یه سیب، از اشاره به یه سیب، اشاره به سیبی که شاید مثله تمامه سیبها بود ولی تو قلبه سفیده این سیبه سرخ رازی بود، رازه سقوط، رازه شکست ... آدم خاکی تو قلبه آسمون زندگی میکرد،آدمه خاکی که وجوده اون باعث شد تا تمام فرشته های آسمونیه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1383 17:49
بچه ها سلام امیدوارم مثله همیشه خوب و شاد باشید. من پرستو هستم از آشنایی با همتون هم خوشحالم،راستش علیرضا این وبلاگ را یه مدتی سپرده به من یعنی به قیمته خیلی زیادی بهم فروخته (راستش یه جورایی انداخته و در رفته ) حالا چون من خیلی گرون خریدم و سرم هم خیلی کلاه رفته حاضر نیستم به هیچ قیمتی از دستش بدم، البته خودش هم...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1383 22:38
سلام خدمت همه دوستان عزیز. این وبلاگ از امروز به طور شش دانگ به پرستو خانوم فروخته شد. مطمئن هستم که راضی خواهید بود.همراه همیشگی این وبلاگ باقی بمونید. موفق پایدار و پیروز باشید .
-
دلم می خواست...
دوشنبه 17 فروردینماه سال 1383 18:52
این شعر زیبا رو پرستو جان برای ما فرستاده تشکر می کنم از ایشون که به ما لطف دارن : درون معبد هستی بشر در گوشه محر اب خواهش های جان افروز نشسته در پس سجاده صد نقش حسرت های هستی سوز به دستاش خوشه پربار تمناهای رنگارنگ نگاهی می کند سوی خدا از آرزو لبریز ، به زاری از ته دل یک« دلم می خواست» می گوید . شب و روزش « دریغ »...
-
سال نو مبارک!
جمعه 29 اسفندماه سال 1382 18:51
« روزی ما کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد ومهربانی،دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است و تنها ،دل برای زندگانی کافیست. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است.روزی که هر لب ترانه ایست ،تا کمترین سرود بوسه باشد.» واین روز به اعتقاد من و تو وتمام ایرانیانی که ایران را به خاطر ایران بودنش وبه خاطر اینکه...
-
...
چهارشنبه 6 اسفندماه سال 1382 15:29
دوستان در مورد وبلاگ خدمتتون عرض کنم که میدونم میشه به جای رنگ خاکستری و مشکی از رنگ های روشنتر و شادتر استفاده کرد، میدونم میشه از رنگ عشق از رنگ دوستی ،از رنگ آرامش و از رنگ های به ظاهر زیبای دیگه استفاده کرد ،ولی من نمیخوام ،نمیخوام تظاهر به عاشق بودن ،تظاهر به آرامش ،تظاهر به شادی کنم. تو دنیایی که هیچ چیز ارزانتر...
-
چقدر؟
سهشنبه 28 بهمنماه سال 1382 19:12
تا حالا فکر کردی که اگر خدا بودی چی کار می کردی؟چقدر میتونستی تحمل کنی؟ چقدر خودتو و بقیه رو تحمل می کردی؟ چطور با اون همه تنهایی می ساختی؟ چطور با این بنده های ... رفتار می کردی؟چطور دنیای به این بزرگی رو رهبری می کردی؟ چطور میتونستی این همه صبر کنی؟ نه... نگو میتونستم ... نمیتونستی... تو که با کوچکترین نامهربانی...
-
ولنتاین
سهشنبه 28 بهمنماه سال 1382 16:14
دوستان عزیز من این مطلب رو برای شنبه آماده کرده بودم ولی به خاطر مشکلی که برای پی سی من پیش اومده بود نتونستم بزارمش در وبلاگ ولی امروز مشکل حل شد گفتم حیف که این روز به یاد ماندنی رو به شما تبریک نگم: 1 سال گذشت و باری دیگر روز عشاق فرا رسید. این روز رو به شما تبریک میگم و امیدوارم که تک تک لحظه های زندگیتون سرشار...
-
گلایه!
جمعه 24 بهمنماه سال 1382 18:32
بالاخره لوگوی ما هم آماده شد و گذاشتیمش در وبلاگ ولی مثل اینکه این وبلاگ مثل وبلاگ قبلی موفق نیست حالا نمیدونم چرا؟ شاید یه دلیلش این باشه که من روحیه قبلی رو برای وبلاگ نویسی ندارم البته خود این روحیه هم الکی از بین نرفته ، این وبلاگ مثل اون وبلاگ بازدید کننده نداره شاید لیلش این باشه که کسی ازش خبر نداره ،چون اون...
-
ای کاش می تونستیم بپذیریم که...
یکشنبه 19 بهمنماه سال 1382 21:09
میخوام کمی در مورد آدمها ورفتارشون صحبت کنم امیدوارم که مفید واقع بشه! ما آدمها رفتار خاصی داریم که ما رو از موجودات زنده دیگه متمایز میکنه ولی گاهی اوقات یا بهتر بگم اغلب اوقات بلد نیستیم از این توانایی های خودمون به درستی استفاده کنیم و همین باعث تبدیل شدن یک فرد به موجودی بد سرشت وضعیف میشه که به هیچ طریقی هم...
-
به چه قیمتی؟
یکشنبه 19 بهمنماه سال 1382 20:45
این روزها پای صحبت هر کس بشینی داره از عشق یا مسائل فلسفی مثل خدا یا آدمها حرف میزنه.حتی بین همین دنیای کوچیک بلاگ ها هم اغلب افراد همین موضوع ها رو به عنوان مطلب وبلاگشون انتخاب می کنن ،چیزی که این وسط برام جالبه اینه که این عزیزان چقدر در این موردها اطلاعات دارن یا اصلا چقدر در این مورد مطالعه داشتن یا همه اینها به...
-
سلامی دوباره
چهارشنبه 15 بهمنماه سال 1382 16:00
الحمد الله دوباره بلاگ سکای راه افتاد و ما اومدیم .من تمامی مطالب قدیمی رو پاک کردم به جز یکی که خیلی دوستش دارم. ولی قول میدم باز هم مطالبی با همون محتوا براتون داشته باشم.پیروز باشید.
-
مصنوعی!
چهارشنبه 15 بهمنماه سال 1382 14:53
خوانده ای توشعرم را با صدای مصنوعی شعر من نیست اما ما جرای مصنوعی شاعرم که میگویم من حقیقتی مضحک زندگی مصنوعی در فضای مصنوعی هرطرف که روکردم خنده ای به ظاهر خوش منزجر شدم از این خنده های مصنوعی موج آ دمیت را بر صلیب می تابند جسم خسته را بخشند خونبهای مصنوعی مرگ من توهم نیست مرگ من تماشا ایست شاعری که می میرد در هوای...